دادخواست چیست؟
قبل از هر چیز میبایست معنای دادخواست تبیین شود. دادخواست در یک تعریف ساده به معنای یک درخواست رسمی و حقوقی از دادگاه صالح است که در آن از مرجع قضایی خواسته میشود که فرد مقابل دعوی را به انجام مجموعهای از تکالیف قانونی ملزم نماید. تنظیم دادخواست مخصوص دعاوی حقوقی است. به فرد تنظیم کننده دادخواست، خواهان و طرف مقابل دعوی، خوانده گفته میشود. بر طبق ماده ۴۸ قانون آیین دادرسی مدنی شروع رسیدگی به یک پرونده در دادگاه منوط به تقدیم دادخواست است. فرمهای مربوط به تنظیم دادخواست و شکوائیه را میتوان از انتشارات داخل مراجع قضایی و یا دفتر خدمات الکترونیک قضایی در هر منطقه تهیه نمود. با توجه به گستردگی دعاوی حقوقی، دادخواست های حقوقی مختلفی وجود دارد که بر اساس نوع خواسته و محل رسیدگی به آنها تقسیمبندی میشوند.
علیرغم اینکه در دعاوی کیفری می توان بر روی هر برگه ای شکایت را تنظیم نمود ، در مورد دعاوی حقوقی درخواست رسیدگی الزاما با تقدیم دادخواست صورت می پذیرد . به موجب ماده 2 قانون آیین دادرسی مدنی ، هیچ دادگاهی نمی تواند به دعوایی رسیدگی کند ؛ مگر اینکه شخص یا اشخاص ذی نفع ، وکیل ، قائم مقام یا نماینده قانونی آنان رسیدگی به دعوا را برابر قانون درخواست نموده باشد و طبق ماده 48 قانون آیین دادرسی مدنی ، شروع رسیدگی در دادگاه مستلزم تقدیم دادخواست است .
به همین دلیل ، یکی از مراحل اولیه ای که خواهان یک دعوا بایستی طی کند ، تقدیم دادخواست به دادگاه صالح است . پر کردن دادخواست به لحاظ شکلی اهمیت فراوانی دارد . در غیر این صورت موجب صدور قرار رد دادخواست خواهد شد. برگه دادخواست را می توان از محل فروش اوراق قضایی در دادگستری و مجتمع های قضایی تهیه نمود . دادخواست را باید به دفتر دادگاه صالح برای رسیدگی تحویل داد و در نقاطی که دادگاه دارای شعب متعدد است ، بایستی به دفتر شعبه اول تسلیم کرد .
نحوه تنظیم دادخواست
دادخواست می تواند توسط خود فرد ( خواهان ) و یا توسط وکیل او تنظیم شود . قانون آیین دادرسی مدنی نیز در ماده 51 مقرر نموده است که دادخواست بایستی شامل موارد زیر باشد :
– نام و نام خانوادگی
– نام پدر
– سن
– اقامتگاه
– و حتی الامکان شغل خواهان
– مشخصات وکیل نیز در صورتی که دادخواست توسط وکیل تنظیم شود ، بایستی درج شود .
نکته اینکه در صورتی که محل اقامت یا نشانی خوانده ( کسی که دعوایی بر علیه او مطرح شده است ) ، معلوم نباشد یا به عبارت دیگر خوانده مجهول المکان باشد ، بایستی یک بار در روزنامه آگهی منتشر نمود و در صورتی که مراجعه ای صورت نگیرد ، دادگاه به صورتبصورت غیابی حکم صادر می کند .
علاوه بر درج مشخصات طرفین در دادخواست ، قسمت دیگر تعیین خواسته و بهای آن است که تعیین صحیح آن نقش بسیار مهمی در صدور حکم خواهد داشت . خواسته یا مالی است و یا غیر مالی ؛ بعنوان مثال در صورتی که از شخصی طلبی داریم ، بایستی میزان و مبلغ آن را در دادخواست قید نماییم ، همچنین اگر مردی که همسرش منزل را ترک کرده است ، باید در قسمت خواسته الزام به تمکین وی را درج کند .
یکی دیگر از قسمت های دادخواست ، دلایل و منضمات دادخواست است ؛ که با استفاده از ادله اثبات دعوی در امور حقوقی امکان پذیر خواهد بود . بعنوان مثال ، کپی برابر با اصل سند ازدواج ، شهادت شهود ، کارشناسی و … می تواند جزء دلایل دادخواست باشد که از طریق پیوست های دادخواست بایستی ارایه شوند .
در قسمت شرح دادخواست نیز توضیحاتی کلی راجع به دادخواست و خواسته نوشته شده و دلایل و مستندات نیز مورد اشاره قرار می گیرند .
انواع فرم های دادخواست
دادخواست بدوی یا دادخواست مخصوص دادگاه نخستین
دادخواست شورای حل اختلاف
دادخواست تجدید نظر
دادخواست فرجام خواهی
دادخواست دیوان عدالت اداری
دادخواست واخواهی
تنظیم دادخواست حقوقی
راهنماي تنظيم دادخواست حقوقي
شرایط و اجزای دادخواست حقوقی
به طور کلی دادخواست میبایست دارای اجزای زیر باشد تا بتوان تنظیم دادخواست و ثبت آن را انجام داد:
مشخصات هویتی خواهان، شامل نام و نام خانوادگی، نام پدر، شغل و محل اقامت
مشخصات هویتی خوانده، شامل نام و نام خانوادگی، نام پدر، شغل و محل اقامت
مشخصات هویتی وکیل همانند دو مورد قبل
تعیین خواسته و بهای آن؛ در این بخش موضوع دادخواست و در صورت مالی بودن میزان مطالبه خواهان میبایست مشخص شود.
دلایل و منضمات؛ هرگونههر گونه سند و مدرک اعم از اسناد رسمی، اسناد عادی، رسیدها، فاکتورها و یا شهادت شهود که اثبات کننده ذیحق بودن خواهان است میتواند به عنوان دلیل خواهان در این بخش ذکر شود.
شرح دادخواست؛ در این قسمت، خواهان ریاست دادگاه صالح را مورد خطاب خود قرار داده و با شرح مختصر موضوع و بیان دلایل خود، با استناد به مواد قانونی از دادگاه، حقوق خود را طلب کرده و از آن میخواهد که خوانده را ملزم به انجام تکلیف نماید.
نمونه فرم دادخواست حقوقي
نحوه تنظيم دادخواست حقوقي
دادخواست که در گذشته به آن «عرضحال» میگفتند باید به زبان فارسی در روی برگهای چاپی مخصوص نوشته شده باشد. اگر فردی کُرد یا ترک، دادخواست را به زبان محلی خود بنویسد و دادخواست به زبانی غیر از فارسی نوشته شود، چنین دادخواستی هرگز پذیرفته نمیشود.
این برگ های مخصوص را میتوان از محل فروش اوراق قضایی واقع در تمامی مراجع قضایی تهیه کرد. اما شکایت کیفری را میتوان حتی به صورت شفاهی یا بر روی ورقهی معمولی نیز تنظیم کرد.
مشخصات خواهان و خوانده
نام و نام خانوادگی، نام پدر، سن، اقامتگاه و حتیالامکان شغل خواهان باید در دادخواست ذکر شود بنابراین خواهان در دادخواست باید بهطور کامل خود را معرفی کند.
اقامتگاه باید با تمام جزییات از قبیل شهر و روستا و خیابان نوشته شود تا ابلاغ توسط دادگاه به سهولت ممکن باشد.
هرگاه نام خواهان یا محل اقامت وی در دادخواست نامعلوم باشد ظرف دو روز توسط مدیر دفتر دادگاه، چنین دادخواستی رد میشود. چون قرار رد دادخواست، در این جا، بدون اخطار قبلی به خواهان صادر میشود مشهور به «قرار رد فوری» است.
چنانچه دادخواست توسط وکیل تنظیم و تقدیم شود مشخصات وکیل نیز باید درج شود.
اگر خواهان یا خوانده شخص حقوقی (شرکت، مؤسسهی غیرانتفاعی و…) باشد، در دادخواست باید نام و اقامتگاه شخص حقوقی به همان ترتیبی که در ادارهی ثبت شرکتها، ثبت شده است نوشته شود.
خوانده شخصی است که در دعوا مقابل خواهان قرار میگیرد و دعوا علیه او اقامه شده است. در قسمت مشخصات خوانده باید نام و نام خانوادگی و اقامتگاه خوانده ذکر شود. ممکن است خواندهی دعوا افراد متعددی باشند که در این صورت مشخصات تمامی افراد باید درج شود. و چنانچه دعوا، علیه اهالی یک روستا یا شهر یا بخشی از یک شهر باشد که عدهی آنها نامحصور است در قسمت مشخصات خوانده علاوه بر ذکر «اهالی محل…» نام یک یا چند شخص و نیز شهردار یا دهدار هم باید نوشته شود.
درج دقیق اقامتگاهِ خوانده بسیار مهم است زیرا اگر ابلاغ صورت نگیرد ضمن اینکه به خواهان اخطار میشود که آدرس خوانده را مجددا و صحیح ذکر کند باعث اطالهی دادرسی (طولانیتر شدن روند دادرسی) نیز خواهد شد. و اگر خواهان آدرس جدیدی معرفی نکند، دادخواست وی رد میشود و هزینههای دادرسی که به صندوق دولت پرداخت کرده است از بین میرود و به او عودت داده نخواهد شد.
در صورتیکه خواهان از آدرس اقامتگاهِ خوانده اطلاعی نداشته باشد میتواند مراتب را به دفتر دادگاه اطلاع بدهد و دادخواست با هزینهی خواهان از طریق روزنامه ابلاغ میشود. گاهی ممکن است خوانده پیش از اقامهی دعوا نشانی خود را تغییر دهد تا شناسایی آن برای خواهان امکان نداشته باشد که قانون این امر را مانع جریان دادرسی نمیداند.
تعیین خواسته و بهای آن
موضوع یا موضوعاتی را که خواهان طبق آن اقامهی دعوا کرده و خود را محقِ مطالبهی آن میداند را «خواسته» میگویند.
تعیین خواسته، مهمترین قسمت تنظيم دادخواست است که خواستهی خواهان از دادگاه باید بهطور دقیق و صریح در این قسمت درج شود (برای مثال ، محکومیت خوانده به پرداخت سیصد میلیون ریال). در حقیقت تعیین خواسته افزون بر اینکه محدودهی رسیدگی دادگاه را مشخص میکند، دادگاه را از ورود به موضوعات خارج از چارچوب خواسته نیز منع میکند.
مشخص نبودن خواسته در دادخواست، باعث توقیف دادخواست میشود در این صورت با فرستادن اخطار رفع نقص از خواهان خواسته میشود که خواستهی خود را در دادخواست درج نماید و اگر خواهان چنین نکند دادخواست رد میشود.
اگر خواستهی خواهان غیرمالی باشد، باید ۵ هزار ریال بهعنوان هزینهی دادرسی و ۱۰۰ ریال بهای هر برگ دادخواست تمبر باطل كند.
هنگامی که خواهان ضمن یک دادخواست، چند خواسته داشته باشد، دادگاه در صورتی که خواستهها با یکدیگر ارتباط کامل داشته باشند و دادگاه دارای صلاحیت همهی آنها باشد به همگی آنها رسیدگی میکند در غیر این صورت آنها را تفکیک و به هر کدامهرکدام بهصورت جداگانه رسیدگی میکند.
علیالقاعده بهای دادخواست (ارزش ریالی خواسته) باید در دادخواست تصریح شود مگر در صورتی که تعیین بها ممکن نباشد یا خواستهی دعوا، مالی نباشد (مثل تمکین و تخلیه ید از عین مستأجره).
وقتی چند خواهان یک دادخواست تنظیم کنند و هر کدامهرکدام قسمتی از کل را مطالبه کنند، بهای خواسته میشود حاصل جمع تمام قسمتهایی که مطالبه میکنند.
در دعاوی منافع و حقوقی که باید در زمان معین اخذ یا پرداخت شود، بهای خواسته حاصل تمام اقساط و منافعی است که خواهان خود را در مطالبهی آن صاحب حق میداند.
هنگامیکه خواستهی خواهان محدود به زمان معین نباشد یا مادامالعمر باشد حاصل جمع منافع ده سال یا آنچه را که ظرف ده سال باید استیفا کند، بهای خواستهی دادخواست میشود.
تعیین بهای خواسته در دادخواست (ارزش ریالی) از نظر صلاحیت دادگاه رسیدگی کننده، قابلیت اعتراض به رأی صادره (تجدید نظر میشود یا خیر)، میزان هزینهی دادرسی و تعیین هزینههای اجرایی مهم است.
چنانچه در دعاوی مالی قیمت خواسته در زمان تنظیم و تقدیم دادخواست نامعلوم باشد (مثل اینکه میزان خسارت وارد شده مشخص نیست) مبلغ یکصد هزارریال تمبر، علیالحساب، باید الصاق و ابطال شود و باقی هزینهی دادرسی پس از تعیین بهای خواسته و صدور حکم اخذ میشود.
دلایل و منضمات دادخواست
در این قسمت خواهان دلایل و قرائن مورد قبول خود را برای اثبات ادعایش باید قید و ضمیمهی دادخواست کند از سند و مدارک گرفته تا شاهد. مثلا شخصی بر اساس یک قرارداد ملزم به پرداخت مبلغی وجه به خواهان بوده اکنون از پرداخت آن خودداری کرده پس خواهان با استناد به قرارداد بینشان به دادگاه رجوع میکند.
خواهان باید دلایل اثبات خود را همراه با دادخواست به دادگاه تقدیم کند.
معقول است که خواهان از تمامی دلایل و مدارک خود اسفاده کند زیرا گاهی پیش میآید که مدعی برخی از مدارک را به منظور استفاده در مراحل بعدی نزد دادگاه عنوان نمیکند که این امری نادرست است زیرا به اصطلاح باید تمام تیرهای خود را شلیک کند تا یکی از آنها به هدف اصابت کند که این عمل هم باعث تند شدن روند دادرسی میشود و هم در کاهش هزینهی دارسی برای مدعی مؤثر است.
شرح خواسته در متن دادخواست
در این قسمت مدعی باید آنچه را که از دادگاه میطلبد با استناد قانونی و توضیح راجع به مدارک و مستندات شرح دهد و بهتر است حتیالامکان خلاصه و مفید نوشته شده باشد.
در نهایت دادخواست باید توسط خواهان امضا شود یا دارای اثر انگشت او باشد. که البته عدم امضا باعث رد دادخواست نمیشود.
مدعی باید توجه داشته باشد که تنظیم دادخواست را بیاهمیت و ساده نداند و بهتر است آن را به دست اهل فن بسپارد تا حق وی به شکل قانونی مطالبه شود
تنظيم شكواييه
شکواییه چیست؟
همانطور که در دعوای حقوقی برای ثبت دعوی باید برگه دادخواست را پر کرد ، برای ثبت دعوی کیفری نیز باید برگه شکواییه را کامل کرد . در واقع اولین مرحله برای ثبت شکایت کیفری مراجعه به مراجع کیفری و دریافت فرم شکواییه است .
شکواییه یک فرم مخصوص است که قوه قضاییه موظف است آن را تهیه کند تا افراد بتوانند شکایت خود را در آن ثبت نمایند . شکواییه که به آن شکایت نامه هم گفته می شود ، ورقه ای چاپی است که مواردی از قبیل نام شاکی ، آدرس و موضوع دعوا در آن نوشته شده است که باید توسط شاکی تکمیل شود .
بنابراین ، شکواییه در دعاوی کیفری مانند دادخواست در دعاوی حقوقی است . همانطور که برای اقامه یک دعوای حقوقی باید دادخواست داد ، برای ثبت دعوای کیفری نیز باید شکایت نامه تنظیم کرد . البته یک تفاوت مهم در این زمینه وجود دارد و آن این است که دعوای حقوقی تنها با ارائه دادخواست در دادگاه رسیدگی می شود ؛ اما لزومی ندارد شکایت کیفری در برگه شکواییه تنظیم شود بلکه می توان در یک کاغذ معمولی نیز شکایت را ثبت نمود.
نحوه تنظیم شکواییه یا شکایت نامه
بر اساس ماده 68 قانون آیین دادرسی کیفری شرایط شکلی شکایت نامه و نحوه تنظیم آن مشخص شده است . بر اساس این ماده ، اگر قصد داشته باشیم شکایت خودمان را در برگه شکواییه ثبت کنیم ، مواردی که جهت ثبت شکایت لازم است در آن فرم قید شده است که شاکی تنها باید آن فرم را تکمیل کند . اما اگر شکایت را در یک برگه معمولی ثبت کردیم باید نکات زیر را حتما در آن شکواییه قید کنیم :
الف ) نام و نام خانوادگی ، نام پدر ، سن ، شغل ، میزان تحصیلات ، وضعیت تاهل ، تابعیت ، مذهب ، شماره شناسنامه ، شماره ملی ، نشانی دقیق و در صورت امکان نشانی پیام نگار ( ایمیل ) ، شماره تلفن ثابت و همراه و کدپستی شاکی ؛
ب ) موضوع شکایت ، تاریخ و محل وقوع جرم ؛
پ ) ضرر و زیان وارده به مدعی و مورد مطالبه وی ؛
ت ) ادله وقوع جرم، اسامی، مشخصات و نشانی شهود و مطلعان در صورت امکان ؛
ث ) مشخصات و نشانی مشتکی عنه یا مظنون در صورت امکان .
نمونه فرم شكواييه
تفاوت تنظیم دادخواست و شکوائیه
دادخواست مربوط به دعاوی حقوقی و شکوائیه مربوط به دعاوی کیفری است.
در شکوائیه فرد شاکی خواهان مجازات برای مشتکی عنه است، اما در دادخواست حقوقی، خواهان به دنبال الزام خوانده به انجام تکلیف است.
پس از تنظیم شکوائیه کیفری و ثبت آن ابتدا در دادسرا مطرح و بررسی و سپس در صورت صدور قرار مجرمیت به دادگاه ارجاع میشود. اما دادخواست حقوقی بسته به میزان خواسته و نوع آن مستقیما به دادگاه و یا شورای حل اختلاف میرود.
میزان تمبر مالیاتی دعاوی کیفری به صورت ثابت ۲۰۰۰ تومان است. در صورتی که تمبر مالیاتی دعاوی مالی بسته به میزان خواسته متغیر و یک و نیم هزارم مبلغ خواسته است.
برای دعوت متهم و یا مشتکی عنه به دادسرا و یا دادگاه از احضاریه و برای دعوت از خوانده از برگه اخطاریه استفاده میشود.
در تنظیم دادخواست حقوقی، چنانچه خوانده مجهول المکان باشد، دادگاه سه بار دستور نشر آگهی در روزنامه کثیر الانتشار و یا روزنامه رسمی برای حضور خوانده در دادگاه را میدهد، و پس از آن در صورت عدم حضور خوانده، حکم غیابی صادر میشود.
دوست دارید مقالات بیشتری درباره این موضوع در آریا وکیل منتشر کنیم؟
وکیل خوب به قوت قلب نیاز داره تا راهو ادامه بده لطفاً مارو لایک کنید
علاقه دیگران به این موضوع: 5 / 5. موکلان خوب ما که به ما نظر دادند: 1
اولین قوت قلب را برای ادامه راه به ما بده
3 پاسخ
خيلي كامل بود. جواب سوالام رو گرفتم. متشكرم
سرکار خانم رسولی، همراهی شما مایه دلگرمی ماست. آریا وکیل همواره در کنار شماست.
با سلام در مورخ ۲۷ اسفند ماه از خدمات قضایی شکوائیه در خصوص جعل وانتقال نیم دانگ از پلاک ثبتی ۳۷۴۱از ۱۳۷ فرعی از اصلی مذکور بخش ۳ تفکیکی به شماره ۱۸۱۳تهران پلاک ثبتی مشاع میباشد که دختر یکی از وارثین اقدام به جعل وکلاهبرداری از شورا وبعد امور ثبتی ومالیاتی وبا ۸ وکیل دخیل در پرونده های شورای های ناحیه ۶ وشماره ۱ ومجتمع دستغیب شماره ۲ اقدام وبا امضا الکترونیکی اینجانب اقدام به دادخواست واظهارنامه ودادخواست بدوی و اقدام به شرح درخواست های انحصار وراثت وتقسیم تحریر ترکه وثمنیه اعیانی ودرخواست ملک مشاعی که اینجانب ۱ دانک از کل شش سهم را تک برگ دارم ومتاسفانه یکی از فرزندان وارثین با کلاهبرداری از طریق شورای شماره ۶ وتبانی با مدیر دفاتر شعبات شورا شماره ۶ شعبه ۲۶۴ /۲۵۹/۲۶۲/۲۶۱/ ودرخواست تک برگ ۴/۵دانگ مشاعی بنام خودش ورای از شعبه ۵ دادگاه حقوقی بهشتی شد ودرخواست به شعبه دو اجرا وکارشناس ۳ نفره واعتراض به رای کارشناسان ودر ۲۸ اسفند ماه ۱۴۰۱ سند فروش ادانگ پلاک ثبتی مشاعی بنام اینجانب واقدام فروش توسط آقای محمد حسن بهرامی در دفتر اسناد رسمی ۳۵ تهران انتقال وفروش مال اینجانب از ملک مسکونی با وکالت اقدام به فروش بنام آقای رضا باقی نموده است آقای محمد حسن بهرامی با برادرهایم محسن خسروی ومسعود خسروی ومهدی خسروی هم در تمام دارایی های همسرم ووارثین وپدر ومادرم واجدادم تبانی داشتند اند وادارند وبا سند های ساختگی واسلامی چندین پلاک ثبتی در یک سند بنام خود وبا امضا جعلی از بنده در تمام امور از بانک ها گرفته تا امور بیمه وامور سهام ها و…اقدام به فروش مال غیر وتحصیل مال نامشروع وجعل وکلاهبرداری درامور ارث نموده اند وحق وحقوق اینجانب پامال شده وطی سالها با تهدید این افراد روبرو بودم